صنایع دستی :
براساس شواهد باستانشناسی اولین آثار صنایع دستی زنجان را میتوان ظروف سفالی قرمز رنگ با نقوش هندسی سیاه متعلق به هزاره پنجم قبل از میلاد که در منطقه سلطانیه یافت شده است دانست. در منابع مختلف زنجان همواره به عنوان مهد صنایع فلزی مطرح بوده و در این بین میتوان به صنایع دستی نظیر چاقوسازی، مسگری، ملیله کاری، قفل سازی، اسلحه سازی، چلنگری (آهنگری)، قلمزنی و ...، اشاره نمود.
برخی دیگر از صنایع دستی که دارای قدمتی بس طولانی در این استان میباشند عبارتند از صنایع دستی چرمی شامل سراجی، چاروق دوزی، زین سازی و ... . انواع بافتهها نظیر گلیم، فرش، قالی، پرده بافی و جاجیم بافی. صنایع دستی گروه سفال و سرامیک مانند کاشی هفت رنگ، کاشی معرق و سفالگری. صنایع دستی سنگی شامل حکاکی سنگ، مشبک سنگ، تراش سنگهای قیمتی. صنایع دستی مستظرفه نظیر نگارگری، تذهیب، کاغذسازی، نقاشی گل و مرغ، خوشنویسی، طراحی سنتی و صحافی سنتی. پوشاک سنتی شامل گیوهبافی، گیوه دوزی، البسه محلی. گروه رودوزیهای سنتی شامل سوزن دوزی، سرمه دوزی. همچنین صنایع دستی دیگری همچون نمدمالی و رنگرزی سنتی که برخی از آنها نیمه فعال و در حال فراموشی هستند.
نمونههاى بديع و زيباى ساخته دستان هنرمندان و متخصصان برجسته زنجانى امروزه مايه سربلندى و مبالات موزههاى بزرگ جهان است.
چاقوسازی:
از جمله صنایع دستی رایج و بسیار مهم در شهر زنجان است. این صنعت از دوره صفویه به بعد رونق چشمگیری داشته و تا امروزه نیز با دگرگونی های فراوان در زنجان ادامه دارد.
از دیرباز و از زمانهای بس طولانی تقریباً در سراسر ایران هرگاه سخن از زنجان به میان آید، نقش چاقوهای زنجان در اذهان پدیدار میگردد. چاقوهای ظریف و بادوام زنجان با هویت آن عجین گشته و گویی شناسنامه این منطقه گردیده است. البته این به آن معنی نیست که در این شهر صنعتگران و هنرمندان دیگر رشتههای فنی و صنعتی فاقد اعتبارند، بلکه به این جهت که چاقوی آن برخلاف صنایع بومی دیگر چون مورد استفاده بیشتر مردمان قرار گرفته، از این نظر شناسایی شده و مقام ارجمندی را به خود اختصاص داده است. در چاقوهای زنجان علیرغم وجود تنوع و تمایز خاص از نظر مصالح و فن، وجوه مشترکی وجود دارد که همان وجه تمایز است که به این صنعت هویت و امتیاز بخشیده است. برحسب جامعهشناسی فنی و هنری تأثیرپذیری شرایط اقلیمی، قومی و به علاوه بنیادهای فرهنگی است که در تفکر صنعتی این جامعه مشهود گشته و از این نظر است که صلابت و کوهستانی بودن این منطقه بر صنعت آن اثر گذاشته و چنین هنری را پدید آورده است.
سابقه تاریخی چاقوی زنجان: تعیین تاریخ دقیق برای آغاز این صنعت زنجانی کاری بس دشوار و به اعتباری ناممکن است. با مراجعه به کتابهای تاریخی و سفرنامهها و حدسیاتی که از این طریق حاصل میشود، نظریات مختلفی حاصل میگردد ولی به هر حال آنچه که مسلم است از حدود قرن 10 هجری قمری زنجان یکی از مراکز مهم صنعتی بوده است که در آن کارگاههای مختلف اسلحهسازی دایر بوده و چاقوسازی نیز یکی از صنایع جنبی آن، محسوب میشده است. به دلایل عدیده سیاسی و اجتماعی این کارگاهها به نابودی گراییده و سپس صنعت چاقوسازی رونق یافته است.
ویژگیهای چاقوهای زنجان: چاقوهای زنجان با وجود تنوع فراوان دارای ویژگیهای منحصر به فردی میباشند که به این فن هویت میبخشد. مهمترین ویژگیها عبارتند از: ظرافت، تناسب قسمتهای مختلف چاقو (تیغه، دسته و غلاف)، هنرنمایی فنی در آبکاری، قدرت برش و استادکاران این فن در گذشته و حال.
انواع چاقوها: چاقوهای زنجان با توجه به ابتکارات و خلاقیت صنعتی استادکاران دارای فرمهای مختلف است و آنها را به دو دسته کلی میتوان تقسیم نمود.
1- چاقوهای ساده یا معمولی: این چاقوها از دو قسمت تیغه و قبضه تشکیل گردیده است. قبضه آن معمولاً از شاخ بز انتخاب میشود و توسط دو محور جفت و جور میگردد. اولی محور تیغه و محور دوم مانع پسروی تیغه میشود.
2- چاقوهای مرکب و پیچیده: این نوع خود به انواع چاقوها تقسیم میگردد. هریک از آنها طی سالیان و دورههای متمادی ابداع و خلق شدهاند که برحسب تقدم و تأخر ابداع و ایجاد عبارتند از:
الف: چاقوی فنری یا قلمتراش: نوعی از چاقوهایی است که فنری در قبضه آن تعبیه شده که علاوه بر دادن حالت ارتجاعی به تیغه، از تا شدن بیمورد آن جلوگیری مینماید و این چاقو از نظر فرم دسته و تیغه دارای تنوع بسیاری است. این دستهها به شکل پرنده، ماشین، خودکار، تفنگ، کفش و انواع حیوانات ساخته میشوند.
ب: چاقوی ضامندار معمولی: این نوع چاقو در انتهای قبضه دارای ضامن برآمده است که با فشار آن ضامن تیغه را رها کرده و چاقو بسته میشود.
ج: چاقوی ضامندار مغزی: شبیه چاقوی ضامندار معمولی است با این تفاوت که ضامن آن در داخل دسته مستهلک شده و دیده نمیشود.
د: چاقوی ضامندار فشاری: در این نوع چاقو، زمانی که بسته است فنری به تیغه تکیه داده و تیغه را دائماً به حالت پرتاب نگه میدارد. ضامن این چاقو به صورت دایره کوچک برجسته در محل اتصال قبضه تعبیه شده با فشار دادن این دکمه تیغه چاقو با سرعت تمام باز شده و به صورت اتوماتیک در حالت باز ضامن میشود. بسته شدن تیغه مستلزم فشار مجدد دکمه است.
به غیر از چاقوهای ذکر شده انواع دیگر چاقو وجود دارد که کمابیش شبیه چاقوهایی است که ذکر گردید. در این میان از چاقوهای شکاری و انواع کاردهای آشپزخانه و صحرایی، قمه، دشنه و قدّاره میتوان نام برد که همه در انواع و اقسام مختلف و اندازههای گوناگون ساخته و پرداخته میشوند.
موادی که در تهیه چاقو مورد استفاده قرار میگیرند عبارتند از:
1- فولاد که پس از گداخته شدن در اندازههای مختلف بریده شده و در مجاورت هوای آزاد سرد میشود تا قابلیت سوهانخوری را پیدا کند یا به عبارت دیگر قابل سایش با سوهان باشد سپس صیقل با سمباده نرم و مالش با چوب سخت انجام میگیرد. جلا دادن تیغه در اصطلاح آینهکاری نام دارد.
2- آستر یا اسکلت قبضه: آستر چاقوها از دو نوع تشکیل شده است. نوع اول آهن و نوع دوم برنج است. اولی از انواع تسمهها و آهنآلات استفاده میشود و نوع دوم به صورت ریختهگری تهیه میگردد.
3- رویه: رویه چاقو دارای انواع مختلف است. ابتدا از شاخ حیوانات استفاده میشد که در این میان شاخ گوزن شهرت بسزایی دارد. از رویههای دیگری که حائز اهمیت است رویههای فلزی است که استادکاران با توجه به سلیقه و ابتکار خود از انواع فلزهای سخت و قیمتی و یا معمولی انتخاب مینمایند.
از رویههای دیگری که در این اواخر مرسوم گردیده و قیمت و ساخت آن نیز مقرون به صرفه است؛ رویههای فیبری و نایلونی است که از خارج وارد میگردد.
4- محور چاقو: عبارت است از لولای تیغه برای چاقوهای بازاری که از میخهای معمولی انتخاب شده و برای چاقوهای سفارشی از فولاد ساخته میشود تا دوام بیشتری به چاقو ببخشد.
ابزار کار این صنعت از زمانهای گذشته، یکنواخت بوده و با پیشرفت تکنیک متحول گردیده است. وسایل عمده عبارتند از: گیره، مته، سوهان، سمباده و کوره ذغالی که ابتدا تمامی این ابزار به دست خود اساتید تهیه میگردید. از متههای کمانی تا گیرههای دستی بوده است که استادکاران با عشق و علاقه خاص به ساختن آنها همت میگماشتند. در این اواخر سنگسابهای برقی و متههای پیشرفته رواج کامل یافته و موجب پیشرفت کار شده است.
ملیله سازی:
ملیله سازی از جمله ظریف ترین رشته های فلزکاری و یکی از برجسته ترین صنایع فلزی ایران است. قدیمی ترین ملیله ایران به روایت اکثر محققان مربوط به سالهای 550 تا 330 ق.م. (دوره هخامنشی) است.
سابقه ملیلهسازی در زنجان تا قرن دهم قجری قمری روشن و مشخص است به طوری که فردریچارد در سفرنامه خود مینویسد: «شهر زنجان که شهر کوچکی است، نقره و ملیلهکاری این شهر پرزرق و برق است».
متأسفانه به دلیل آن که اکثر اشیاء ملیله به منظور استفاده مجدد ذوب شده اند, نمونه های زیادی در دسترس نیست و تنها از دوره قاجاریه مقداری سرقلیان, گیره استکان و سینی در اندازه های مختلف باقی مانده است. از اواخر دوره فتحعلی شاه قاجار شخصی به نام حاج اسداله طرح برگ فرنگ را در ملیله ابداع و سبک خاصی را شروع کرد.
این صنعت فنی بسیار پیچیده و ظریف است به طوری که استادکار پس از ذوب شمش نقره، آن را از قالب مخصوص عبور داده و قطر نقره را به یک سانتیمتر کاهش میدهد. از این مفتولها پس از تکرار و ذوب مجدد نقره، سیمی به قطر حدود یک میلیمتر ساخته میشود و سپس با وسیلهای به نام سیمکش، مفتولها نازکتر و ظریفتر شده و آماده ملیلهسازی میشوند.
قالب ملیله مورد نظر از تخته و موم تهیه میشود و با نشاندن سیمهای نقرهای در آن با ایجاد طرحهای متنوع و پیچیده با اندودی از براده مس حرارت میدهند به طوری که تارهای نقره به همدیگر متصل شوند. پس از زدودن ناخالصیها که با تیزاب انجام میگردد، ملیلهها با خاک اره صیقل داده میشوند.
نقوش رایج در ملیله کاری زنجان عبارتند از: دندانه, تابیده, جقه, یا بته ترمه, ریزه جقه, برگ فرنگ, برگ, غنچه, پیچ, پیچک, سه چشمه و یک چشم ملیله. تولیدات ملیله زنجان شامل گیره شربت خوری, گلاب پاش, قاب عکس, جاسیگاری, بشقاب, شکلات خوری, شیرینی خوری, زنجیر (که به آن کلافه ای می گویند) گل سینه, گوشواره و قاب عکس است. ملیله سازی زنجان در سطح کشور نیز شناخته شده بوده و دارای اعتبار خاصی است. این مصنوعات به حدی زیباست که امروزه زینتبخش مجموعههای هنری خصوصی و منازل متمولین در گوشه و کنار دنیاست.
چاروق دوزی:
صنعت کفاشی از قرن یازدهم هجری در زنجان رونق فراوانی داشته است. تمرکز کفاشان در دو بازار بالا و پایین و اختصاص یافتن راستههای گوناگون به این فن حکایت از رونق آن در دورههای گذشته دارد. همچنین وجود محله بزرگ دباغها در شهر، این فن را قوت بخشیده است. چاروقی که هم اکنون در زنجان عرضه می شود, به صورت یک صنعت دستی ظریف و تزئینی کاربرد دارد و به کلی با چاروق های قدیمی متفاوت است. چاروق قدیمی زنجان, نوعی پای پوش بوده است که از چرم خام ساخته شده و در روستاها بیشتر مورد استفاده چوپانان قرار می گرفت و اغلب بدون پاشنه بوده و با تسمه هایی به ساق پا پیچیده می شد. در سالهای اخیر در زنجان نوعی چاروق ساخته می شد که رویه آن چرم قرمز رنگی (که دباغان زنجان تهیه می کردند) است و معمولاً هم بدون بند و تسمه بوده و نوکی عقابی و برگشته دارد. این نوع چاروق که تولید آن از حدود 30 سال پیش نیز رواج داشت, اینک کمتر تولید می شود. چاروق کنونی زنجان فرم و شکل خاص و ظریفی دارد و دارای حالتی زینتی بوده و بیشتر برای راه رفتن روی قالی مورد استفاده قرار می گیرد. این نوع چاروق بیشتر به شکل نعلین و به صورت پاشنه دار ساخته می شود و فقط کف آن از چرم بوده و رویه اش از نخ های ابریشم و گلابتون به رنگ های مختلف بافته و تزئین می شود.
از استادان معروف چاروق ساز زنجان, استاد "اصغر خطیبی" است که برای اولین بار اقدام به پاشنه گذاری جهت چاروق کرده است.
از استادکاران معروف استان زنجان می توان از خانم روح انگیز محمدی استادکار گلیم, آقای حسین فرجیان استاد چاقوسازی, آقای غلامعلی رضایی استاد چاقوسازی, آقای مظفر محمدی استادکار فرش, آقای منصور کاظمیان مقدم استاد کار ملیله, آقای نجف علی حاجیلو استادکار گیوه دوزی, آقای کریم ابطحی استادکار ملیله, آقای رحیم بهشتی استاد چاقوسازی, آقای محمد رسولی استادکار معرق و آقای علی چراغی استاد پیکره تراشی نام برد.
حکاکی روی مس:
در حال حاضر حکاکی روی مس در شهر زنجان انجام می شود. طرح های رایج در حکاکی مس زنجان بیشتر از طرح های قدیمی و سنتی ایران الهام گرفته شده است و در بین نقوش مختلف اسلیمی, ختائی, بته جقه, گل و بوته, مکان های تاریخی و مناظر شکار حیوانات است که از نگاره های عامیانه یا سنتی مایه گرفته است.
زبان و گویش مردم شهرستان زنجان
زبان مردم شهرستان زنجان در دورههاى اشكانى، ساسانى و اسلام فارسى بوده است. بنابر آنچه در صورالاقالیم نوشته شده است زبان مردم زنگان پهلوی بوده است.
در عهد اشكانى در اين منطقه زبان پهلوى شمالى، در عهد ساسانيان زبان پهلوى جنوبى و در زمان ظهور اسلام و غلبه اعراب نيز زبان پهلوى جنوبى رايج بوده است.
پس از استقرار اقوام ترك در زنجان و مهاجرت تركهاى آذرى به اين سرزمين، مخلوطى از زبانهاى تركى جغتاى، تركى آذرى و زبان فارسى كه كلمات كردى نيز در آن وجود داشت در آن سرزمين شكل گرفت.
در حال حاضر زبان اكثر مردم اين استان تركى است و بسيارى از كلمات فارسى نيز در زبان آنها گنجانيده شده است.
بيش از 90 درصد مردم استان به زبان تركى و حدود 10 درصد نيز به زبان فارسى و زبانهاى ديگر تكلم مىنمايند.
لباس زنانه
: لباس محلی زنان زنجان در ضمن سادگی، بسیار زیبا و متنوع است. معمولاً برای سر، از سه نوع پوشش استفاده میشود. ابتدا پارچهای به نام «پوشن» موی سر را با قوس پیشانی به طور محکم محافظت مینماید سپس ابزار دومی که به جهت حفاظت پوشن مورد استفاده است «چنهالتی» (زیر چانه) نام دارد که خود از سکههای قلابدار به هم پیوسته و یا منجوق رنگارنگ تشکیل شده و از زیرچانه تا فرق سر پیچیده میشود. پوشش سوم به نام «یاشماق» (روسری) است که برای پوشش دهان، چانه و گردن استفاده میشود. پوشش بالا تنه ابتدا «جلیزقا» (جلیقه) است که بدون آستین میباشد. نوع آستیندار این پوشش که «یل» نام دارد مورد استفاده متمولین است. زیر جلیزقا پوششی به نام «کوینک» وجود دارد که اندکی بلندتر از جلیزقا میباشد و از طرحهای رنگارنگ و رنگهای گرم انتخاب میشود. زیر کوینک پوششی به نام «تومان» وجود دارد که خود بر دو نوع است. تومان بلند که «شلیته» نام دارد و معمولاً مورد استفاده گروه سنی 40 سال به بالا است و تومان کوتاه که «قصّا تومان» نام دارد، مورد استفاده بانوان جوان است. پوشش پایین تنه «شلوار» نام دارد که معمولاً از پارچه تیره رنگ و ضخیم انتخاب میشود. شلوار دیگری تحت عنوان «نیم ساق» وجود دارد. از این شلوار در مهمانیها و مسافرتها استفاده میشود که در قسمت پا به جوراب مجهز است که نوعی جوراب شلواری است.
تزئینات زنانه عبارتند از انگشتر، النگو و بویماق که از سکههای پول قلابدار از تار منجوق آویزان شده و از چند ردیف تشکیل شده است. ناگفته نماند که «چنهالتی» (زیر چانه) نیز ضمن داشتن عملکرد خاص، نوعی عنصر تزیینی است.
لباس مردانه:
لباس محلی مردانه شامل کت و شلوار معمولی است. تنها پوشش سر که «کچه بورک» (کلاه نمدی) نام دارد برای مردان اجباری و از اهمیت خاصی برخوردار است و عدم استفاده از آن نوعی بیحرمتی به جامعه تلقی میشود. قبل از ورود کفشهای پلاستیکی سه نوع کفش با عملکرد جداگانه رایج بوده است. کفشهایی از نوع چارق و گیوه برای کارهای روزانه و کفش دوبندی که جهت مهمانیها و مسافرتها مورد استفاده قرار میگرفته است.
همزمان با رشد صنعتی و گسترش شهرنشینی پوشش های یاد شده تغییر یافته و حتی برخی از آنها به فراموشی سپرده شدهاند. در حال حاضر در شهرها و روستاهای ، پوشش غالب زنان و مردان را همان پوشش معمولی رایج در کل کشور تشکیل میدهد و برای دیدن پوششهای محلی بایستی به روستاها یی که نفوذ صنعتی کمتر بوده است، مراجعه نمود .همچنین در بنای رختشویخانه شهر زنجان که به موزه مردمشناسی تغییر کاربری داده است، میتوان پوشش سنتی زنان و مردان این استان را مشاهده نمود.