در خصوص وجه تسمیه خدابنده دو نظر وجود دارد:
عدهای آن را مأخوذ از نام ایل «خدابندهلو » میدانند که زمانی در این دیار سکونت داشته و هماکنون نیز در بخش بزینهرود شهرت خدابنده بیشتر از سایر فامیلیها مشاهده میشود. اما به روایت دیگر خدابنده برگرفته از نام سلطان محمد خدابنده (الجایتو) از نوادگان مغول است که بعد از پذیرش دین اسلام نامش را به محمد خدابنده تغییر داده است و مقبره وی همان گنبد بزرگ و تاریخی سلطانیه میباشد. مرکز شهرستان نیز با توجه به وجود آرامگاه حضرت قیدار نبی(ع) فرزند حضرت اسماعیل و نوه حضرت ابراهیم خلیلاله به قیدار مشهور شده است. در منطقه خدابنده استقرار یکجا نشینی مطلق در اواخر هزارۀ چهارم و اوایل هزارۀ پنجم قبل از میلاد شناسایی شده و مورد بررسی قرار گرفته است. بقایای زیستی و تمدنی تپه «تکمه تپه» در قشلاقات افشار و تپۀ « امان» خدابنده نمایانگر تمدن شایانی است که آثار تکنیکی و هنری آنها انسان قرن بیست و یکم را به تحسین وا میدارد.مدارک باستانشناسی و متون تاریخی ناشی از رونق و حیات این منطقه جغرافیایی در سرتاسر دوران اسلامی بویژه در قرنهای چهارم، در دوران حکومت گنکریان و قرن پنجم تا هشتم هجری در دوران حکومت سلجوقیان و ایلخانان بوده ودر حد شکوفایی از نظر سیستم اقتصادی و مظاهر فرهنگی و هنری به حیات ادامه داده است.
در قرن هفتم و هشتم هجری همین رونق منطقهای است که توجه ایلخانان مغول را به خود جلب نموده است. سجاس و سهرورد دو شهر تاریخی شهرستان خدابنده هستند که حـمـدالله مستوفی در نزهه القلوب صفحۀ 69 مینویسد: (( سجاس و سهرورد در اول دو شهر بوده است که درفترت مغول خراب شده و اکنون از هر کدام به قدر دیهی باقی مانده است)).
منطقه سجاسرود و مرکز بخش آن بر اساس اسناد تاریخی و کتب مستند، قدمتی طولانی دارد. در معجمالبلدان سجاس که به کسر اول و فتح آخر آمده است یکی از بزرگترین شهرهای بین همدان و زنجان و ابهر بوده و در تاریخ آمده که سجاس در سال 125 هجری قمری از شهرهای معروف آذربایجان به شمار میرفته و دارای آب گوارا بوده و به لحاظ شرایط خاص، رفته رفته سر به پیشرفت نهاده و در زمان سلجوقیان به اوج خود میرسد. اخیراً در پی کنی مسجد الزمان سجاس کوزهای پر از مسکوکات و سایر فلزات بدست آمده است که طبق بررسیهای بعمل آمده مربوط به دوران اوایل اسلامی و عباسیان میباشد .
سهرورد معروف به قرهقوش از نظر قدمت، تاریخیترین و یکی از بزرگترین مناطق روستایی شهرستان خدابنده به شمار میرود که آثار قدیمی و تاریخی بسیاری دارد و زادگاه عارف و حکیم فرزانه، سالک شوریده دل ابوالفتوح شیخ شهابالدین سهرودی مصنف کتاب ممتاز حکمت الاشراق است که کمتر دانشمندی بدین پایه و مایه از دانش و بینش میباشد.روستای کرسف مرکز دهستان کرسف، در 12 کیلومتری جنوب غربی خدابنده قرار دارد. این منطقۀ کوهستانی مقر حکومت خوانین امیر افشار بوده است. در این روستا قلعههای متعددی به چشم میخورد که هر یک به نوبۀ خود شاهد خاطرات تلخ گذشته میباشند و در صدر این قلعهها قلعۀ «فریک بلاغی» بیش از همۀ قلعهها نمایان است که در وسط باغی مسطح و به سبک بسیار جدید بنا شده که فعلاً بلا استفاده میباشد .
در اوایل قرن دهم هجری به لحاظ نقل و انتقالات ایلات نا آرام مناطق که به منطور ایجاد امنیت و جلوگیری از شورشهای محلی از سیاستهای زمامداران وقت بوده، این منظقه نیز از این پدیدۀ سیاسی متأثر شده و طوایف گوناگونی از جمله افشارها و شاهسونها را در خود جای داده است.از نظر نژادی با توجه به سوابق تاریخی منطقه و نقل و انتقالات سیاسی ایلات، مردم منطقه از نظر قومیت یک دست نمیباشند و اختلاطی از اقوام مختلف هستند و ایلات خدابندهلو و افشار با اقوام بومی در هم آمیخته و نژادی را پدید آورده که از نظر تیپولوژی با نژاد موسوم به زنجانی دقیقاً قابل مقایسه است .